با سلام به شما بازدید کننده گرامی ؛
بد نیست نگاهی به دیدگاه اندیشمندان بزرگ جهان در باره ورزش و فواید آن داشته باشیم.
اما دیدگاه اندیشمندان اسلامی
1- ابن سینا: ورزش، حرکتی است تابع اراده. در ورزش، تنفس بلند و بزرگ و پی در پی می آید [مراد، تنفس عمیق و شدت تنفس در اثر بالا رفتن مقدار اکسیژن مصرفی است]. هر کس بتواند با اسلوب صحیح و متناسب با اعتدال مزاجش و در وقت و هنگام مناسب ورزش کند، از چاره جویی [پیش گیری] و مداوای بیماری های مزاجی که در دنباله آن می آید، بی نیاز می گردد. این بهره برداری از ورزش هنگامی میسّر است که دستورات دیگر بهداشتی را به کلی مراعات کند.
آن چه که امروزه در دنیای غرب تحت عنوان تربیت بدنی و ورزش، و آثار مفید آن بر روی بدن مورد توجه است، شالوده اش از او [ابن سینا] ست. او در کتاب گران بهایش، قانون در طب – که در عالم طب معروف است و مسائل پزشکی در آن مطرح گردیده و اطبای بعد از او با الهام از این کتاب به امور طبابت پرداختند، و بارها در کشورهای خارجی تجدید چاپ گردیده – فصلی را به پرورش بدن و ورزش و آثار آن اختصاص داده است و نظرهایی را ارائه نموده است که قسمت اعظم آن در باب تربیت بدنی و ورزش، امروزه نیز مورد قبول می باشد.
2- خواجه نصیرالدین طوسی: در فراگیری [ممارست و تجربه حاصل کردن] هر فنی، ریاضت [ورزش و بازی] که تحریک حرارت غریزی و حفظ صحّت و نفی کسالت و بلادت [کند فهمی] و حدّت ذکا [شدت هوشیاری و سرعت انتقال و سرعت فهم] و بعث نشاط [برانگیخته شدن سرور و بشاشیّت جسمی و روانی] لازم است که به عادت گیرند.
3- ابن خلدون: در شهرها هوا به علت در آمیختن با بخارهای گندیده ای که از فزونی فضولات حاصل می شود، فاسد می گردد، در صورتی که هوا به روح نشاط می بخشد و نشاط روح به علت اثر حرارت غریزی به تقویت و هضم غذا کمک می کند؛ علاوه بر آن چه ذکر شد، ورزش نیز در تعب و نشاط روح، دخیل است که این تعب و نشاط در شهرنشینان کمتر است، به دلیل این که در پیش شهرنشینان، ورزش وجود ندارد؛ علتش این است که آنان غالباً در حالت سکونت و آرامشند و از ثمرات ورزش به هیچ وجه بهره مند نمی شوند، و هیچ نشانه ای از آن در میان ایشان یافت نمی شود؛ بدین دلیل، بیماری های بسیاری در شهرها و بلاد بروز می کند و نسبت به بروز امراض، مردم شهرها به این فن [پزشکی] نیازمند می شوند.
4- شجاع (نویسنده کتاب انیس الناس): بر پدر است که تا رضاع [شیر خوارگی] طفل تمام شد، به تادیب و ریاضت او مشغول گردد و مواد ذیل را به او بیاموزد:
الف) فرایض و سنن و قرآنش بیاموزند؛
ب) مقدمات علمی [تعلیمش کند] آن قدر که از دایره عوام بیرون آید تا بعد از آن او خود بی سعی کس، علم خود را زیاد سازد؛
پ) ملعم سلاح ورزی و سواری ملازمش سازد؛
ث) خط و شنا کردن بیاموزد.
و اما دیدگاه اندیشمندان غربی
1- افلاطون: جوانی پرزور و زیبا بوده است. شانه های پهن او موجب شد که به وی لقب افلاطون دهند. مردم به او به عنوان یک سرباز جنگ جو نگاه می کردند و در بازی های "ایستن مید" دو دفعه برنده جایزه این بازی ها شد... افلاطون به این ورزش ذهنی [بازی دیالکتیک سقراط] علاقه مندی خاصی نشان می داد، همانند علاقه ای که به ورزش خشن کشتی گراییده بود.
2- سقراط: آندره کرسون، نویسنده کتاب فلاسفه بزرگ می نویسد:
سقراط در میان کارهایی که شایسته توجه می دانست، دردرجه اول تمرینات بدنی و به خصوص تمرینات نظامی را قرار داده و می گفت که اگر تمرینات نظامی در ملاعام انجام نمی گیرد، برای خواص دلیلی نمی شود که از آن غفلت ورزند و در کمال توجه بدان نپردازند. بدانید که در هیچ پیکار و در هیچ کاری پشیمان نخواهید شد از این که قوای خود را تقویت کنید. در کلیّه اعمال، بدن ما به کار ما می آید و قدرت و سلامت آن در درجه اول اهمیت قرار دارد، حتی در کارهایی که شما می پندارید بدن کمتر دخیل می باشد، یعنی کارهای فکری. کیست که نداند چه اشتباهاتی اشخاص به علت ورزیده نبودن بدن مرتکب می گردند.
منبع: ورزش در اسلام ، حسین صبوری
بروزم...
خوشحال میشم بیاید
یا مهـــدی